به نام خدا
غربگرایی (به فرانسوی: Occidentalisme) جریان خاص فرهنگی است که در نتیجه آن جامعه یا بخشی از آن، فرهنگی را که در جهان غرب به دنبال رنسانس و رفرمیسیون و انقلاب صنعتی به وجود آمدهاست، به طور کامل یا به صورت جزئی اقتباس میکند. [۱] غربزدگی همان غرب گرایی نیست، غرب زدگی یک نوع تمایل مبتنی بر احساس و فارغ از اندیشمندی است که از قبیل غفلت و دگماتیزم و نابخردی در روش است، اما غربگرایی نوعی گرایش است که می تواند و شاید مبنی بر اندیشمندی باشد و فرد غربگرا مبتنی بر توجه به غرب به عنوان ماخذ اقتراح و فرآوری ایده اندیشمندانه به غرب توجه کند. از نظر جامعه شناسی غربگرایی یکی از انواع دگرگونی فرهنگی محسوب میشود. برخی از جامعه شناسان این پروسه را دگرگونی اجتماعی نامیدهاند ولی به نظر میرسد که اصطلاح دگرگونی فرهنگی شاملتر و جامعتر است.[۲]
غربگرایی در ایران
آغاز غرب گرایی در ایران را می توان با عصر ناصری قاجار دانست که با سفرهای متعدد ناصرالدین شاه قاجار به فرنگ استمرار یافت و در عصر پهلوی دوم به اوج خود رسید. از چهره های پیشتاز غربگرایی در ایران می توان آخوندزاده، میرزا ملکم خان و تقی زاده را نام برد.[نیازمند منبع]
غربگرایی در امپراطوری عثمانی
ناکامی ترکان در تلاش برای فتح وین در سال (۱۰۹۵ ه ق - ۱۶۸۳ میلادی)، سقوط منطقه آزوف به دست روسها در (۱۱۱۱ ه ق - ۱۶۸۳ میلادی) و دادن شبه جزیره مسلمان نشین کریمه به روسیه از جمله وقایعی بود که به تدریج عثمانیها را آگاه به ضعف خویش در برابر غرب کرد. پس از شکستهای پی در پی از غرب، عثمانیها بدین نتیجه رسیدند که رمز پیروزی غرب در برتری نظامی و جنگیشان نهفتهاست و از این رو باید شیوه جنگی و نظامی غرب اقتباس گردد. نقطه آغاز جریان غربگرایی همین احساس بود. از قرن هفدهم اصلاح طلبانی در امپراتوری عثمانی در صدد برآمدند برای تقویت مجدد امپراتوری دست به اصلاحات بزنند.[۳]