سايت خادمين اهل بيت/مهدويت/دشمن شناسي/اخرالزمان/اخبار منطقه

جنگ نرم - 9
loading...
الهم عج الولیک الفرج(براي تعجيل در فرج مولا صلوات)

کليپ تنها ترين

سايت منتظر پاتوق/اولين شبکه اجتماعي با محوريت ظهور

خادمین اهل بیت

مقاله در مورد جنگ نرم

آخرين و بروزترین مطالب سایت و انجمن
آخرين مطالب
مطالب بیشتر:jangekhamush1.ir/archive
عنوان تاريخ
دوشنبه 19 اسفند 1398
پنجشنبه 27 اسفند 1394
جمعه 30 بهمن 1394
جمعه 30 بهمن 1394
جمعه 30 بهمن 1394
دوشنبه 20 مهر 1394
جمعه 17 مهر 1394
جمعه 17 مهر 1394
دوشنبه 26 مرداد 1394
چهارشنبه 21 مرداد 1394
لوگوي جنبش خادمين اهل بيت(ع): در صورت تمايل داشتن تبادل لينک و لوگو اطلاع دهيد تبادل لينک و لوگو با تمامي سايت هاي مذهبي و مهدوي انجام ميشود.<اللهم عجل لوليک الفرج>

سايت خادمين اهل بيت/مهدويت/دشمن شناسي/جنگ نرم/اخرالزمان

عنوان پاسخ بازديد توسط
دانلود سخن رانی های استاد پناهیان 0 322 admin1
دانلود سخن رانی های استاد رائفی پور 0 270 admin1
سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می کند؟ 0 270 admin1
کد اسکریپت انتقال یک کاربر به سایت دیگر 0 198 admin
بازديد : 336 یکشنبه 12 بهمن 1393 زمان : 20:00 نظرات (0) چاپ این صفحه

به نام خدا

تعریف و بیان فرهنگ و تهاجم فرهنگی

برای فرهنگ تعریفهای زیادی گفته شده اما به طور خلاصه و خیلی ساده می‌توان گفت که فرهنگ مایه های فکری و ارزشی است که رفتارهای اختیاری و اجتماعی انسان، تحت تاثیر آنها قرار می‌گیرد و شامل شناختها و باورهای انسان، ارزشها و گرایشها و رفتارها و کردارها می‌باشد بر این اساس تهاجم فرهنگی عبارت خواهد بود از هر گونه حرکتی از دشمن که در صدد تغییر یا تحریف ارزشها و رفتار و کردارهای انسانی و ملتی می‌باشد. به عبارت دیگر تهاجم فرهنگی یعنی اینکه ملتی، بخواهد فرهنگ رایج و غالب یک ملتی را از دستش گرفته و فرهنگ خود را به آنها تحمیل کند تا ملت مورد تهاجم گرفته تحت سلطه این ملت در آمده تا از این وسیله به این ملت تسلط یافته و ضربان اقتصادی و سیاسی و نظامی آن را در دست خود بگیرند، و برای اینکار آسانترین راه کم و هزینه ترین راهها، همان تغییر فکر و خط مشی ملتی است اینکه فرهنگ شما، فرهنگ خوبی نیست اینگونه فکر کرده‌اید که به اینجا رسیده‌اید، شما متحجرید، و انواع شعارهای به ظاهر زیبا، همچنانکه یکی از ماموران سیا نیز در گزارشهایش نوشته که اتحاد جماهیر شوروی به این دلیل شکست خورد که متوجه نشد که اگر چهارچوب فکریش را عوض کند، خود به خود همه چیز اعم از نظامات سیاسی و اقتصادی نیز عوض خواهد شد. بر این اساس همیشه، قبل از تهاجمات نظامی، تهاجمات فرهنگی صورت می‌گیرد.

جنگ نرم

هدف و مقصد از تهاجمات فرهنگی

تهاجم فرهنگی دو هدف در ضد هم می‌تواند داشته باشد، یعنی زمانی تهاجم فرهنگی به علیه یک ملتی به خاطر این است که آنها فرهنگ متعالی ندارند و از نظر فرهنگی و علمی و اجتماعی در انحطاط به سر می‌برند در چنینی شرایطی اگر یک فرهنگی علیه چنین فرهنگی، قیام کند، چنینی تهاجمی خوب است؛ به عنوان مثال اگر فرهنگی آمد و فرهنگ مصرف گرایانه یک ملت را که به تولید ارزش چندانی نمی‌دهند را تغییر داد و فرهنگ آنها را به فرهنگ تولیدی تبدیل کرد، چنین تهاجم فرهنگی نه تنها بد نیست بلکه واجب نیز می باشد.
اما در مقابل، تهاجم فرهنگی یک هدفی نیز دارد و آن اینکه باورهای صحیح را از مردم بگیرند و در مقابل باورهای دروغین و ارزشهای غلط را به آنها تلقین دهند، که چنین تهاجمی بد می‌باشد و باید در مقابلش ایستاد، امروزه یکی از اهداف تهاجمات فرهنگی، تامین منافع اقتصادی کشور حمله کننده می‌باشد بویژه در ملتهایی که مادیگرا بوده و چیزی غیر از مادیات را قبول ندارند، این دسته از افراد، از فرهنگ به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفهای اقتصادی خود بهره می‌برند، چرا که برای چنین افرادی ارضای شهوات و مال اندوزی و ثروت، فقط مطرح بوده و چنین دیگری مطرح نیست و چون به این نتیجه رسیده‌اند که با اسلحه فرهنگ به دلخواه خود می‌رسند بر این اساس، از تهاجم فرهنگی استفاده می‌کنند. یعنی برای چنین افرادی مطرح نیست که کشور مورد حمله شونده آیا دارای فرهنگ صحیح است یا غلط و اصلا در فکر اصلاح آن فرهنگ نمی‌باشند بلکه به عنوان وسیله‌ای استفاده می‌کنند تا جائیکه اگر دیدند این ابزار قدیمی شده، آنرا رها کرده و دست به دامان ابزارهای دیگری می‌شوند.

بقیه در ادامه مطلب

بازديد : 84 یکشنبه 12 بهمن 1393 زمان : 19:56 نظرات (0) چاپ این صفحه

به نام خدا

موس (Mauss)، جامعه‌شناس فرانسوی، تمدن را این طور تعریف می‌كند: «مجموعه پدیده‌هایی به قدر كافی متعدد و به قدر كافی مهم كه در تعداد قابل ملاحظه‌ای از سرزمین‌ها بسط یافته باشد.» می‌توان از این مطلب چنین نتیجه گرفت كه فرهنگ، تمدنی است خاص یك جامعه یا یك ملت كه هیچ‌ جامعه و ملت دیگری در آن شركت ندارد و مُهر ملت یا جامعه‌ای خاص به نحوی پاك‌نشدنی به روی این فرهنگ خورده است.

جنگ نرم


 

در كنار عوامل متعدد و متنوع سخت‌افزاری، عوامل غیرمادی و به اصطلاح «نرم»، همواره تأثیری تعیین‌كننده در نتیجه رقابت‌ها و چالش‌ها دارند. تشخیص صحیح زمان، مكان و نحوه مواجهه امری است كه در گرو اعتماد ناشی از تسلط بر قوای موجود و در دسترس می‌باشد. «اعتماد» را می‌توان خروجی نظامی مستقر و تثبیت‌شده دانست كه امكان بقای توأم با پویایی را برای سیستم فراهم می‌سازد. تهاجم فرهنگی به مثابه یك چالش فقط زمانی می‌تواند برای نظام جمهوری اسلامی مثمر ثمر واقع گردد كه حضور فرهنگی خود را مبتنی بر مباحثی چون مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی شفاف و مستند ساخته باشد. مقاله حاضر مهندسی فرهنگی را به مثابه راهكار مقابله با تهاجم فرهنگی بررسی كرده است.

یافتن روشی برای استمرار شیوه گذشته استعمارگران در استثمار كشورهای مستعمره، دغدغه‌ای بود كه مدام در اندیشه سلطه‌گران پرورانده می‌شد. در همین چارچوب بود كه تهاجم اروپاییان از حالت نظامی تغییر كرد و رنگ و بوی فرهنگی یافت.
استعمارگران برای حفظ موقعیت خود و استمرار استثمار و بهره‌كشی از جوامع زیر سلطه، پس از سلطه نظامی با اقدام‌های حساب‌شده، تخریب فرهنگ جوامع زیر سلطه را آغاز نمودند و نظریه‌هایی تدوین ‌كردند كه در حقیقت چیزی جز نظریه ناهنجار نژادپرستی نبود. به عنوان مثال می‌توان به سیاست جذب تدریجی اهالی بومی اشاره كرد كه تلاش كم و بیش خشونت‌آمیزی برای انكار فرهنگ زیر سلطه بود، و همچنین نظریه «آپارتاید» كه بر اساس تسلط اقتصادی و سیاسی یك اقلیت نژادپرست بر مردم افریقای جنوبی تدوین، و به كار گرفته شد و مستلزم انواع جنایت‌های تجاوزكارانه بر ضد انسانیت بود. شكل عملی آپارتاید عبارت بود از استثمار طاقت‌فرسای نیروی كار سیاهان، كه با فجیع‌ترین طرزی كه بشریت تاكنون به خود ندیده بود در اردوگاه‌های متمركز به بند كشیده، و سركوب می‌شدند. [1] این نمونه‌های عملی، معیاری است كه با آن می‌توان درام تسلط امپریالیستی بیگانه و مواجهه آن با واقعیت فرهنگی مردم تحت سلطه را سنجید. همچنین این نمونه‌ها انعكاس پیوند دوجانبه وضعیت فرهنگی با وضعیت سیاسی و اقتصادی را در رفتار جوامع انسانی نشان می‌دهد. در حقیقت فرهنگ همواره عبارت است از زندگی یك جامعه، برآیند كم و بیش آگاهانه فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی آن جامعه، انعكاس كم و بیش پویای انواع روابطی كه در آن جامعه برقرار است، و از یك‌سو رابطه انسان با طبیعت (فردی یا اجتماعی)، و از سوی دیگر رابطه بین افراد، گروه‌ها، قشرها یا طبقات اجتماعی. تجربه سلطه استعماری نشان می‌دهد كه استعمارگر برای تداوم بهره‌كشی، نه تنها نظامی برای سركوب زندگی فرهنگی مردم مستعمره به‌وجود می‌آورد، بلكه بیگانگی فرهنگی بخشی از جامعه را نیز سبب می‌شود و آن را گسترش می‌دهد. وی این عمل را یا توسط به‌اصطلاح جذب مردم بومی، یا با ایجاد شكافی اجتماعی بین نخبگان بومی و مردم جامعه انجام می‌دهد

بقیه در ادامه مطلب

بازديد : 232 یکشنبه 12 بهمن 1393 زمان : 19:26 نظرات (1) چاپ این صفحه

به نام خدا

شاید با کمی تامل به این فکر فرو روید که چرا قیمت گوشی های قوی مانند خانواده های سامسونگ(گالاکسی) یا سونی(ایکسپریا)در کشور ما خیلی ارزان تر از بازار جهانی به فروش میرسد؟

سامسونگ اس6

در جواب این سوال بزرگترین علت ان از نظر دشمن شناسی و جنگ نرم در اختیار قرار دادن امکانات وسیع ارتباطی و نسل نوین ارتباطات در دست جوانان ایرانی است که این عمر

خود نیز از یک سو خوب و از سوی دیگر بسیار بد و زیان اور میباشد


نکات خوب:

1-ایجاد ارتباط اسان میان اقشار مختلف جامعه و سهولت در ارتباط

2-تلاش در بازار داخلی برای ارتقا کیفیت محصولات ساخته شده مشابه

3-دوربین های پیشرفته که با سایر دوربین های پیشرفته رقابت چشم گیری پیدا کرده اند

از نظر واقع بینانه گوشی های اندرویدی یا سیستم عامل های پیشرفته از سه مورد بالا سود خاصی ندارند

نکات منفی و زیان بار بسیار خطر ناک

1-از بین رفتن قباهت و گفته شدن همه نوع حرف و دیدن همه نوع عکس

2-اختلال در سیستم خواب بدن به طوری که افراد استفاده کننده از شبکه های اجتماعی تا ساعات میانگین2تا3شب بیدار مانده و در عوض صبح ها این کمبود خواب را جبران میکنند

بقیه در ادامه مطلب

بازديد : 430 یکشنبه 12 بهمن 1393 زمان : 19:22 نظرات (2) چاپ این صفحه

به نام خدا

شاید این سخن خاخام «راشورون» که در سال 1869 گفت:«اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است، بی‌تردید مطبوعات و روزنامه‌نگاری دومین ابزار ما خواهد بود،علت نفوذ رسانه ای صهیونیزم را برای ما آشکار می سازد.

 

اشاره

اروپاییان در سال‌هایی نه چندان دور، یهودیان را نماد فساد و نیرنگ می دانستند و آن‌ها را موش کثیف می نامیدند؛ اما چه شده که امروزه در دانشگاه‌ها و رسانه‌های دنیا، یهودیان و به تبع آن صهیونیست‌ها سمبل هوشیاری و زیرکی نامیده می‌شوند؟ و در هر فیلم و کارتونی موش سرآمد زیرکی، فهم و شعور است؟ شاید در مسیر رسیدن به پاسخ، این سخن خاخام «راشورون» راهنمای ما باشد که در 1869 گفت: «اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است، بی‌تردید مطبوعات و روزنامه‌نگاری دومین ابزار ما خواهد بود.»

بی‌گمان چنان‌چه در آن سال‌ها سینما و تلویزیون وجود داشت، وی پیش از مطبوعات، به این دو ابزار رسانه‌ای اشاره می‌کرد، همان‌گونه که بعدها آنان سینما را «ساحل نجات» خود نامیدند و در شبکه های جهانی تلویزیونی نفوذ کردند. امروزه رسانه‌های گروهی، مهم ترین ابزار جنگ روانی و استعمار فرانو و ناتوی فرهنگی شده اند. در این نوشتار بر آنیم که نفوذ صهیونیست‌ها در رسانه‌های متعدد را به اجمال بررسی کنیم.

امروزه نام رابرت مردوخ (روپرت مرداک)، یهودی استرالیایی الاصل، با نام غول‌های رسانه‌ای عجین شده است. او اکنون سمبل جهان‌خواران بی خیالی شده است که حاضرند از هر وسیله‌ای برای رسیدن به اهدافشان در مسیر استعمار فرانو و نبرد سایبرنتیک و رسانه‌ای استفاده کنند.

رابرت مردوخ سال‌ها پیش که روزنامه تایمز در مشکلات شدید مالی به سر می‌برد، آن را خرید و بدین ترتیب یک یهودی، سمبل لندن مدرن شد. او همچنین اندکی بعد روزنامه ساندی تایمز را خریداری کرد و مالکیت سه مجلة انگلیسی سان (پوچ‌گرا و مبتذل با تیراژ حدود سه میلیون و هفتصد هزار نسخه)، نیوز آو دِوُرد (اخبار جهانی که نشریه‌ای مبتذل و حادثه‌ای و خبری با تیراژ حدود چهار میلیون نسخه می باشد) و سیتی مگزین را از آنِ خود کرد.

وی مجلات و روزنامه‌های فراوانی را نیز در استرالیا، امریکا و چین زیر سیطره خود آورد و در تمام آن‌ها با محوریت فوتبال و حادثه و سکس، توانست مشتریان غفلت‌زده بسیاری را جلب کند. رابرت مردوخ همچنین مالک شرکت‌های سینمایی، تلویزیونی و ماهواره ای متعددی همچون فاکس، اسکای، فاکس نیوز و شرکت بزرگ فوکس قرن بیستم نیز، می‌باشد.

در امریکا، روزنامه نیویورک تایمز در سال 1896 که با بحران مالی روبرو شده بود، توسط آدولف اوش یهودی خریداری و صهیونیستی شد. صهیونیست‌ها همچنین نفوذ فراوانی بر واشنگتن پست دارند. آن‌ها افسارِ روزنامه های دیلی نیوز، نیویورک پست، و استارلیجر و سان تایم را نیز در دست خود گرفته‌اند و بر مجلات فاریتی (هنری سینمایی)، تایم (که در سال 1981 به تیراژ 5/4 میلیونی رسید) و نیوزویک (که در سال 1981 به تیراژ سه میلیونی رسید سیطرة کاملی دارند. در فرانسه مجلات یهودی نوفوکاییه و دفاتر جدید و اکسپرس و خانواده کارگر و روزنامه‌های فیگارو و لوکوتیدین و فرانس اسوار و مردم، تحت نفوذ عمیق صهیونیست‌های مقتدر فرانسوی هستند.

بازديد : 217 شنبه 11 بهمن 1393 زمان : 22:31 نظرات (1) چاپ این صفحه

به نام خدا

غرب‌گرایی (به فرانسوی: Occidentalisme) جریان خاص فرهنگی است که در نتیجه آن جامعه یا بخشی از آن، فرهنگی را که در جهان غرب به دنبال رنسانس و رفرمیسیون و انقلاب صنعتی به وجود آمده‌است، به طور کامل یا به صورت جزئی اقتباس می‌کند. [۱] غربزدگی همان غرب گرایی نیست، غرب زدگی یک نوع تمایل مبتنی بر احساس و فارغ از اندیشمندی است که از قبیل غفلت و دگماتیزم و نابخردی در روش است، اما غربگرایی نوعی گرایش است که می تواند و شاید مبنی بر اندیشمندی باشد و فرد غربگرا مبتنی بر توجه به غرب به عنوان ماخذ اقتراح و فرآوری ایده اندیشمندانه به غرب توجه کند. از نظر جامعه شناسی غرب‌گرایی یکی از انواع دگرگونی فرهنگی محسوب می‌شود. برخی از جامعه شناسان این پروسه را دگرگونی اجتماعی نامیده‌اند ولی به نظر می‌رسد که اصطلاح دگرگونی فرهنگی شامل‌تر و جامع‌تر است.[۲]

 

ناصرالدین شاه در حال بوسیدن دست ملکه ویکتوریا

بقیه در ادامه مطلب

تعداد صفحات : 9

تبليغات

پایگاه احادیث و روایات معصوم ( ع )

اطلاعات کاربري
  • فراموشي رمز عبور؟
  • آمار سايت
  • افراد آنلاين : 53
  • بازديد امروز : 487
  • گوگل امروز : 0
  • بازديد هفته : 1,642
  • بازديد ماه : 1,642
  • بازديد سال : 62,526
  • بازديد کلي : 391,690

  • زبان هاي ديگر براي سايت: :Other language For This Site